« روح شاه غازی امان الله شاد و پر نور باد »
دوکتور جلال بايانی دوکتور جلال بايانی


  •   اگست ۲۰۱۲ سويدن 
    زمانیکه دیو استعمار انگليس خمار اشغال نيم قاره هند را در سر پروانيد و بعد از تهاجم پرتکالياها جاگزين در هند شدند به خاطر سد حفظ آب های گرم از گزند يخ های قطب شمال و سايبر پاه کثيف خود را به خاک افغانستان گذاشت و با خيانت شاه شجاع ها اين کشور مرد خيز آسيا را نيز اشغال و طی سه جنگ  آزادی بخش پوزه استعمار در اين سر زمين به خاک ماليده و در راه آزادی غازی  وزير محمد اکبر ها ، غازی محمد ايوب ها ، غازی عبدالله ها ، غازی مير بچه ها ، غازی مير مسجدی ها ، زرغونه ها و ملال هاسر باختند سنگر نگداشتند . استعمار کهن    از اروپا به پا خاست و خواست دنیا را ببلعد در هر کشوری به  مقاومت های شدیدی مواجه شد این طلایه داران استعمار که توانستند نسل    آزاده پرستان را در نيم قاره هند و افغانستان پی در پی و در همه جا    منقرض کردند ويا از سرزمین های شان بیرون راندند و قطعه برزگی چون  نيم قاره هند که بعد ها به هند برتانوی ناميده شد جز مستعمره خود ساختند  . و بعد ها نسل های جدید استقلال طلب ، آزادی خوا در بطن سلطنت های دست نشانده باليد و نسج بزرگ گرديد  و آهسته به نيرو  تبدیل  شدند در  افغانستان جوان ديگر انديش ، آزدی طلب ، مترقی و متجدد بنام محمد امان الله با گروپ جونان بيدار يا ( ويش زلميان افغان ) پيوست خلاف ميل و خواست پدر و پدر بزرگ خود از همه بيشتر به قدسيت استقلال ، خود اراديت و آزادی ارجيت داد و پسنديد  تا به جونان ديگر  توانستنددر سرتا سر کشور و حتا در نيم قاره هند برتانوی طغيان و صدا  آزادی خواهی و استقلال  طلبی را  بلند برپا نمايند . نماينده های اين جنش به نيم قاره مسافرت به آنها شعار آزادی را سبق دادند و گفتند که  سرزمین آنها را  اشغال نمودند   و ذخایر ثروت آنها را به غارت بردند تا استعمار را در منبع ضعيف سازند  .   که بعد ها اثرات بزرگ برای نيم قاره بجا گذاشت.  و  اما بدبختانه یا انگلیس ها در سرزمین هندوستان   چنان اثر منفی و ره گشای بعدی از خود بجا گذاشتند که   با وجود گذشت سالها از استقلال این کشور   به طور غیر مستقیم تحت اثرات فرهنگی اقتصادی انگلستان قرار داشت . و اما در افغانستان جنبش جونان بيدار تحت زعامت غازی امان الله و مشاورت استاد محمود طرزی هر روز نسج ميگرفت شور و شوق آزادی و استقلال که با سر نوشت هر افغان تا امروز خلط و خمير گرديده در خانه و کلبه هر افغان جا گرفت و تا آنکه پير مردان نيز در صف غازيان و آزادی خواهان قرار گرفت و زن افغان مشک آب را در گردن انداخته زيورات خود را برای مصارف نظامی تسليم دولت نمودند .  ولی زمانی که این استعمارگران با دنیا خشم و غضب   مواجه گشتند اوضاع را طوری دیگر یافتند زیرا آنها ديگر اگاه بودن که شاه و رهبر آنها از   جمله اسلأف و وابسته غازی محمد اکبر خان است ، شاه امان الله ديگر تسليم طلب ، سازش کار و قابل خريد نيست ، شاه ديگر با استقلال طلبی زاده و بزرگ شده آنها ميدانستند که غازی امان الله با گروپ جونان ديگر انديش ، مترقی ، آزادی طلب گره خورد و روح غازيان در او دميده است     و این احساس مقاومت شدید باعث شده تا مردم ا فغان  را برعلیه استعمارگران بر انگیخت  چنانچه انگلسها هست و نيست خود را در نيم قاره هند نيز در خطر ديده دست به نيرنگ ها زد   و حتی تا امروز اثرات شوم استعمار در کشور ما باقی گذاشت  .       انگلیس ها با رشادت ، پويای و اپتکار شاه عادل ، ترقی خوا ، تجدد پسند و ياری جوانان اگاه و قهرمانی مردم چنان شکست  از افغان ها خورند که هیچگاه  خود انگليس وجهانیان فراموش نخواهند کرد و هیچگاه قادر به تسخیر کامل کشور آزاده و سربلند ما نشدند. و لی شوربختانه عوامل و گماشته های انگليس چون ابليس در حاکميت شاه غازی جاه گرفت که بعد از حصول و کسب استقلال هداف شوم  انگليس را غرض انتقام از شاه استقلال طلب گرفتند و تا امروز آزادی خواهی   بزرگترین مقوی معنوی مردم ما در مقابل استعمار جانگداز برتانیه کبیر  و هر استعمار سرخ و سياه ديگر بوده  که ميراث است از غازيان وطن . و اما 2001 نقطه پايان بود بر آرزوهای غازيان ، آزادی خوهان ، استقلال طلبان  که انگليس با همکارن استراتيژيک خود يک بار ديگر در بلا حصار کابل جايکه مکناتن توسط وزير محمد اکبر خان به خاک و خون کشانده شد جا گرفتند  و سرلشکر اشغالگر انگليس از دست دست نشانده ا نگليس و امريکا    در ارگ کابل دسته گل خوش آمديد را گرفت و اين فرمانده اشغالگر با مباهات گفت " امروز ارواح لارد مکناتن و  داکتر برايدن شاد گرديده " بود  اگر به  نهضت های استقلال افغانستان  نظر انداخته شود دیده می شود پشتوانه اصلی این نهضت ها مردم و عناصر ديگر انديش وطن بوده  که در راس نهضت استقلال طلبی نهضت امانی ديگر با خط درشت و زرين درج و حک است.   محرک اصلی آزادی خواهی در   کشور قشر اگاه   جوانان ، منورين وطن ،  مردم ستم ديده تحت زعامت مدبرانه علحضرت غازی شاه امان الله اسطور نامدار و فراموش ناشدنی بود  .     اساس نبرد استقلال   طلبی را در آن عصر به کنکاش گرفت .    آغازگر آن بیدارگر بزرگ مشرق زمین سید جمال الدین افغان بوده که شاهان قبل با تمام قدرت برضد آن قرار داشته و انگليس ها سيد جمال ا لدين افغانی را بزرکترين دشمن خود دانسته     و همین استقلال طلبی  سيد باعث شد که استعمار گران نتوانند هیچ گاه در اين سرزمين نفس راحت بکشند و اکثرأ توسط شاهان دست نشانده ، مزدور بر اين کشور حاکميت داشتند  تا انکه نخست  جوانان بيدار که توسط محمود طرزی از نظريات سيد جمال الدين و ساير منورين اگاه منسجم ميشوند به زعامت ضرورت داشــتند که جوان برخلاف تاج و تخت که تحفه انگليس ها بود قرار گرفت و ويش زلميان پيوست و اعلان استقلال نمود  . شکست انگليس شکست بود تاريخی که پيامدش سخت بود و بعدأ گليم چرکين استعمار انگليس از نيم قاره هند ، ايران و ترکيه جمع شد و  شکست اش در افغانستان زخم شد ناسور و علاج ناپذير که به کمک اتحاد شمال و جاگزنی  پيزه فروش  امريکای مداوا و ترميم گرديد  و امروز بعد از ۹۳ سال سفارت انگليس در کابل به مهمان سرا ، قرارگاه ، محل آموزش و پروش تبديل گرديده است  .و  با شکست انگليس  درز های نفاق انگیز مانند زبان ،ملیت ،مذهب ، سمت  و قوم در جوامع که بر آنها حاکم بود   رخنه پیدا کرد و با پا گذاری مجدد به افغانستان اين شعله های شيطانی توسط مزدوران آنها بلند و تا سرحد انسان که هويت خود ش سوال بر انگيز است و در خانه ملت جا گرفته به شاه غازی امان الله خان توهين نموده دشنام فرستاده تا لارد انگليسی در لندن خوشوقت گردد .متاسفانه استعمارگران توانستند به واسطه این سراب های فریب انگیز عامل وحدت   را از میان بردارند  .       به مردم افغانستان بايد گفت ارزش تاريخی اين مرز بوم کهن تر ، بزرگتر از ساير کشور های همسايه که هويت و اصليت مصنوعی دارند ارج گذاشت و تبارز دهنده اين تمدن بيش از هفت هزار سال را استقلال تجلی و تبارز ميدهد که در روح فرد فرد اين کشور دميده    که آنها باید مانند گذشته تنها به عامل وحدت ملی   تکیه کنند متاسفانه اکنون در کشور یک معدود رانده شده از  از داخل کشور وچه  از کشور های خارجی از طریق رسانه ها دست به ایجاد نفاق در جامعه   ما زده و این تفاله خوران امپریالیزم وسوسيال امپرياليزم ، ارتجاع ايران و پاکستان   به نام های مختلف قوم ،مذهب  ، زبان  ،سمت  ولایت تبار صف بندی کرده و می خواهند مردم مارا باز هم به این نام ها بین خود جنگ بیاندازند و به گفته عوام خود در غوندی خیر بنشینند  روح تمام غازيان با روح شاه کبير غازی امان الله و ساير شهيدان ملت شاد و پرنور باشد 



August 19th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل تاریخی